{{item.fa_name}}

جست‌و‌جوی دقیق برای معنی مامور کردن‌، شر در واژه‌نامه ترجمیک

متاسفانه جستجوی دقیق عین این کلمه یا عبارت، نتیجه‌ای دربرنداشت.




معنی مامور کردن‌، شروع‌ کردن‌، اقدام‌ کردن‌ به‌ اب‌ انداختن‌ کشتی‌، انداختن‌، پرت‌ کردن‌، روانه‌ کردن, معنی مامور کردن‌، شروع‌ کردن‌، اقدام‌ کردن‌ به‌ اب‌ انداختن‌ کشتی‌، انداختن‌، پرت‌ کردن‌، روانه‌ کردن, معنی kاkmc lcbj‌، acmu‌ lcbj‌، اrbاk‌ lcbj‌ fi‌ اf‌ اjbاoتj‌ laتd‌، اjbاoتj‌، /cت‌ lcbj‌، cmاji‌ lcbj, معنی اصطلاح مامور کردن‌، شروع‌ کردن‌، اقدام‌ کردن‌ به‌ اب‌ انداختن‌ کشتی‌، انداختن‌، پرت‌ کردن‌، روانه‌ کردن, معادل مامور کردن‌، شروع‌ کردن‌، اقدام‌ کردن‌ به‌ اب‌ انداختن‌ کشتی‌، انداختن‌، پرت‌ کردن‌، روانه‌ کردن, مامور کردن‌، شروع‌ کردن‌، اقدام‌ کردن‌ به‌ اب‌ انداختن‌ کشتی‌، انداختن‌، پرت‌ کردن‌، روانه‌ کردن چی میشه؟, مامور کردن‌، شروع‌ کردن‌، اقدام‌ کردن‌ به‌ اب‌ انداختن‌ کشتی‌، انداختن‌، پرت‌ کردن‌، روانه‌ کردن یعنی چی؟, مامور کردن‌، شروع‌ کردن‌، اقدام‌ کردن‌ به‌ اب‌ انداختن‌ کشتی‌، انداختن‌، پرت‌ کردن‌، روانه‌ کردن synonym, مامور کردن‌، شروع‌ کردن‌، اقدام‌ کردن‌ به‌ اب‌ انداختن‌ کشتی‌، انداختن‌، پرت‌ کردن‌، روانه‌ کردن definition,